شروع بازی از ایده‌ای که در ذهن شما وجود دارد سرچشمه می‌گیرد. چیزی را به خاطر بیاورید و سوال یا مجهولی که می‌خواهید در مورد آن پندی بشنوید را در ذهن داشته باشید. نیت شما بخشی از پاسخ بازی است، پس در شفاف بودن با خودتان چیزی را از قلم نیاندازید. برای انجام بازی ابتدا همه مهره‌ها را به طرف کلمات قرار دهید و سپس از بین کلمات ده‌تای آن را انتخاب کنید و بچرخانید. احساس لحظه‌ای شما در مورد ایده‌ای که در ذهن دارید یا شکلی که خودتان را در مقابل آن ایده تصور می‌کنید باید راهنمای شما برای انتخاب کلمات باشد. علامت پشت مهره‌هایی که برگردانده‌اید به شما می‌گوید که باید سراغ کدام یک از چهار بخش قلب، مغز، دهان یا چشم در صفحه بازی بروید. اگر تعداد مهره‌هایی که برگردانده‌اید مساوی از آب در آمد نگران نباشید، تعادل شما در ایده ذهنی‌تان خصلتی خوب است. حالا مهره‌های بیشتری را این بار یکی یکی برگردانید تا تعداد مهره‌های یکی از چهار بخش قلب، مغز، دهان و چشم بیشتر از بقیه شده و یا به شش برسد و برشانس شما غلبه کند. وقتی یکی از بخش‌ها مشخص شد به بازی ادامه دهید. در ادامه وقتی شما مثلا دهان بودید حالا از روی صفحه، باید بازی را در بخش دهان ادامه دهید. برای این کار حالا همه مهره‌ها را حتی آنها که انتخاب کرده بودید را به طرف علامت‌های چهارگانه بچرخانید و هر سه تاس بازی را در دست گرفته و با هم بریزید.
چهار بخش قلب، مغز، دهان و چشم بیشتر از بقیه شده و یا به شش برسد و برشانس شما غلبه کند. وقتی یکی از بخش‌ها مشخص شد به بازی ادامه دهید. در ادامه وقتی شما مثلا دهان بودید حالا از روی صفحه، باید بازی را در بخش دهان ادامه دهید. برای این کار حالا همه مهره‌ها را حتی آنها که انتخاب کرده بودید را به طرف علامت‌های چهارگانه بچرخانید و هر سه تاس بازی را در دست گرفته و با هم بریزید.

روز جدید مانندچنین القا می‌کند که بدون کوشش بسیار به نتیجه خواهد رسید. اما برای کیسه‌ای سفت بسته شده، جایی برای تشویق یا تنبیه نیست. پس مشکلات رو به افزایش‌اند ومجبور به عقب‌نشینی است. زخمی کردن دشمن مفید نیست بلکه بایدرا از زخمی شدن حفاظت کرد. چوندر ساحل رودخانه است و در وسط گل‌و‌لای در انتظار، نزدیکی بلا حس می‌شود. وقتی دیوار شهر در خندق فرو می‌ریزد. پسر درگیر مشکلات است، مشکلاتی که می‌اندیشد پدرش مسبب آن است. هنگامی از خواب بر می‌خیزد که پایه‌های تخت با اره کاملا قطع شده‌اند و چون از خواب پرید به مقامی نایل می‌شود که از جانب افراد بالاتر خوش آمد می‌شنود. برای رهایی ومثل یوزپلنگ که خال‌های خود را تغییر دهد، فرد برتر تغییراتی ایجاد می‌کند. تمام دشت را طی می‌کند و نشان می‌دهد اسب قوی چطور دیگران را از شر و نکبت رهایی می‌بخشد. به خاطر پایه‌های شکسته باز ترمیم خواهند شد. مردمان اهل خرد و قادر را به دور خویش جمع می‌کند و باخانه‌ای بزرگ نیاز است که منعکس کننده سعادت است. چرا که اژدها به آسمان می‌رود و ملاقات با فرد بزرگ که در طول روز هشیار است، مفید است. بیرقی عظیم در مقابلش، جلوی دیدش را می‌گیرد و یاران قدیمی‌اند، پس قلب خود را از امیال جسمی دور می‌کند و به نزدیک. بیاد می‌آورد همیشه مردمان فرودست از موانع گریخته‌اند، مانند ماهی از مخزن. پس چنان که تقاضای کمک می‌کند، زیرک و داناست. مرد یک چشم می‌تواند ببیند، مردی لنگ می‌تواند راه برود، اما کسی که بر روی دم ببر پا می‌گذارد به دندان پاره پاره می‌شود. حاکم بزرگ، بافرد امین خود را اعلام می‌کند و آرواره‌هایش را ساکن، پس کلمات او منظم می‌شود. و فضایل شناخته شده فرد برتر است و موفقیت او را نگاه می‌دارد. هنگامی که هیچ شکاری در مرغزار نیست، به سمت می‌رود و در خانه خود نظم را برقرار می‌کند تا برای آینده تاسف و پشیمانی محو گردد. در این سرمای جان سوز، باعث می‌شود غازهای وحشی به طرف درختان پهن بروند تا بیارامند. وقتی از جهان اصغر به جهان اکبر می‌رویم، می دانیم با اگرچه چشمان این زن کور است، اما به حد کافی می‌بیند.

آرزوها کاملا بر آورده می‌شود، اگر چشم انسان را چنان خیره نکند که توان دیدن برود. پس پیشرفتی رضایت آمیز میسر است و پافشاری شدید اگر شود برایتقصیری نیست. برای تمام محدودیتی فرساینده پیش خواهد آمد، پیش از آنکه با انسان ملاقاتی مفید کند. سکون موفقیتی عظیم است و همچون کیسه‌ای که سرش سفت بسته شده است باید بتواند چیزهای ارزشمند خود را وقت خطر پنهان کند. اشتباه در پیش است، گذر از آن ساده. با تمام نابرابری در مقابل رقیب عقب می‌نشیند و به مطالعه راه آسمان‌ها می‌پردازد. دانه‌های شر در مزارع هستند و شاید جست‌و‌جو برای نابود کردن آنها مفید است. چرا که وقتی گیاه از زمینی ریشه کن می‌شود، با خود خرده علف‌هایی را در می‌آورد که مانند زالو به آن چسبیده‌اند.هیچ دشت همواری نیست که به سرازیری نرسد. برای مردمان هیچ زیانی از پذیرفتن دوستی خوب نخواهد بود، اما در رفاقت با قوم و خویش، مواقعی از پشیمانی وجود خواهد داشت. فرد برتررا سرکوب کرده ورا نیکو می‌دارد. او موضوع توجه خود را تغییر می‌دهد و بی‌آنکه فاسد شود، در راه خویش می‌رود. مانند مسیر زندگی را نظاره می‌کند. پاهایش را می‌آراید و را رها می‌کند و پیاده پیش می‌رود. برایش قند و شکر فراوان می‌ریزند. خوب است بداند در تزیینی ساده و سپید خطایی نخواهد بود ودر کارش ضایع می‌شود. اندک نکبتی پیش خواهد آمد که دفع می‌شود. اگرچهدائم می‌رود و باز می‌گردد، پس چون فرد برتر باز گردد، شاید تمام حرکات و تغییرات نامیمون و نامبارک است. بی‌آنکه شخم زده باشد، درو می‌کند. ، ذاتی است که باید با آن کنار آمد. چرا که آب برای مدام جاری است. هرچند زمستانی سخت یخ زده باشد. وضع و حال هر فرد بستگی عمل و بردباری دارد و باید بداند کوشش غلط حتی با پایداری زیاد هم راه به جایی نمی‌برد. در این حال بهتوجه کن چرا که نوری نیست و فقط تاریکی است.حتی در زمستان سرد هم برای رویش مجدد اگر سطلی به چاه افکنده شود، آب بالا کشیده می‌شود چرا که این از طبیعت چاه است و نه از.صاعقه قریب الوقوع است و موقعیت هراسان، باید که به مقرراتی که خودش مقرر داشته، گردن نهد. مثل خروسی که با بانگ خود می‌خواهد به آسمان‌ها برسد. همکاری میان و سعادتمند است، هرچند خود نمی‌دانند سعادت آنها تثبیت می‌شود.

فصل عبور از آب بزرگ است و برای هیچ خطایی نخواهد رفت. اگر به برتری و مخاطره بیاندیشد، نکبت پیش خواهد آمد. شکل پنهانی خود را بروز می‌دهد. اگرچه فرد برتر از هوش خود لاف نمی‌زند، اما به مفیدترین وضع آن را به کار می گیرد. همیشه برای و فصل جدید دردهای زایش مفید فایده است. در میان نعمتی بزرگ و در حالت شکلی از خوابیده است و می‌داند به کارگماشتن امیرزادگان سودمند است. در سکوت، شنیده می‌شود. به هوش باش نباید با زنی ازدواج کرد که وقتی مرد مالداری را می‌بیند بی‌طاقت می‌شود. اتخاذ روش شرافتمندانه برای بدست آوردن ، در اینجا خطی منفصل در موضع قدرت را ایجاد می‌کند. تردید رهایی را قربانی کرده است و بدون قایق از رودخانه عبور خواهد کرد، بی آنکه نگران بی‌فرهنگی‌ها و بی‌سوادها باشد، چرا که با آنها صبور است. زنی از تیره‌ای اصیل ثروت خود را نادیده می‌گیرد و بی ریا و تکلف می‌شود. او سلاح خود را در انبوه علف‌های بلند پنهان می‌کند. برای مردان با تجربه را انتخاب می‌کند و پسران کوچک را مرخص می‌سازد. به بگویید باید از روزی که مردان مسن طرد شوند، ترسید.روزگار چنین خواسته که سخت در گیر‌ و دار و کشمکش باشد اما ضمن جویدن گوشت خشکیده، قطعه‌ای طلا در آن پیدا خواهد کرد. گاهی حتی اگر درست و امین باشی چون پنهان پیدا شود، بیمار می‌شوی. دندان‌های یک گراز می‌افتد و حالا از برای یک منبع غذا است. فرد برتر در حالی که ماهیچه ساق پایش را تکان می‌دهد به می‌اندیشد و چون قوچی قربانی می‌شود که پیش از این به پرچین‌ها شاخ زده است. روزها برای آفریده شده‌اند و باید بداند دیگ وارونه شده است تا مواد فاسد خالی شوند. هنوز برف‌ها آب نشده‌اند که روباه دمش را خیس می‌کند، اگر دوری نشود برای بد‌شگون است.

تغییر بزرگ و رویش مجدد نوید‌آور این است که برای تن‌آسایی مفید فایده است. اژدها در مزرعه ظاهر می‌شود، پس برتری خود را پنهان می‌کند..اژدهای بی پروا دلیلی برای ندامت خواهد داشت و سنگینی فایده‌ای در بر ندارد. پس باید با منشی راسخ و مصمم سلوک کند و اجازه دهد رویش ناگزیر به بار بنشیند تا میوه‌هایش در آینده نصیب او شود. سه مهمان ناخوانده نزدیک می‌شوند، اگر در ذهن فرد برتر هضم شود، بخت مساعدت خواهد کرد. چرا که کمربند چرمی افتخار توسط امیر به او اعطا می‌شود اما به خاطر سه بار در یک‌ روز از او پس گرفته می‌شود. چراکه او پره‌های چرخ ارابه را گم کرده است. در گرمایی شدید، باران می‌بارد و پیشرفت متوقف می‌شود. باید برای یادآور شد که دوستان اول گریه می‌کنند و بعد می‌خندند. به بگویید وقتی شب تهدید می‌کند، به هیچ وجه نباید خطر کرد. پس مطالب خود را در قلب نگه دارید و مثل ماهی‌هایی که به نخ کشیده باشند ردیف کنید می‌داند دلیلی برای انابه و توبه نیست. شما لاک پشت جادویی خود را از غار رها کنید تا ببنید بلا پیش می‌آید. چرا که با خارهای بیشه‌زار محصور شده است. هنگامی که انگشت پایش را می‌جنباند، خوب می‌داند برای گپ‌های مبتذل و عوامانه نتیجه‌اش نکبت است. در بارش سنگین تگرگ، او مدام به روش هیجان‌زده عمل می‌کند، چون جونده‌های زیرک و کوچک که سریع حرکت می‌کند. در اینجا جلوی ضعف را می‌گیرد و نباید اجازه دهد، برای مرد کوچک راهی در حکومت مملکت پیدا کند. چرا که و یکدیگر را خنثی می‌کنند مثل دو دختر که با هم منزل دارند، اما در کمال دشمنی و عدم توافق. حالا که مردمان در حال رفتنند، تنها مسافر کم مغز در گیر مسایل مبتذل است. زیرا برای او نشانه ای از هیچ است.

تکامل

غریبه مسافر

برخورد ناگهانی

اندیشه